خلاصه متن سخنان امام خامنه ای به نقل از لیدر دات آی آر(به محض دریافت متن کامل آپ لود خواهد شد.)
رهبر انقلاب اسلامی همچنین دربارهی مطالبی که در بحث مذاکره با امریکا دربارهی عراق مطرح شده، مواضع گذشتهی ایران را تکرار و تاکید کردند همچون گذشته اعلام میکنیم در هیچیک از مسائل مورد اختلاف ایران و آمریکا، با آمریکاییها مذاکره نخواهیم کرد چرا که در منطق آنها مذاکره معنا و مفهوم حقیقی ندارد و فقط ابزاری برای تحمیل خواستههای خود بر طرف مقابل به شمار میآید.
ایشان با اشاره به برخورد وقیحانه، دروغپردازانه و ناشایست مقامات آمریکایی با بحثهایی که در روزهای اخیر مطرح شده افزودند: مسوولان آمریکا در داخل و خارج عراق بارها از ایران درخواست مذاکره کردندکه مقامات ما اعتنایی نکردند اما با تکرار این درخواست، مسوولان ایرانی با درنظر گرفتن این احتمال که شاید مذاکره دربارهی اوضاع عراق، در جلوگیری از ناامنیهای فاجعه آفرین این کشور موثر باشد با انتقال دیدگاههای خود به آمریکا موافقت کردند.
رهبر انقلاب با اشاره به دخالت سرویسهای جاسوسی آمریکا، انگلیسی و اسرائیل در ایجاد ناآرامیها در عراق افزودند: دیدگاه مشخص ما دربارهی عراق این است که دولت آمریکا باید دست از سر این کشور بردارد و به تحریک قومیتها و ایجاد ناامنی در عراق پایان دهد تا این کشور روی آسایش و امنیت ببینید و ملت عراق کشور خود را اداره کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به سلطهگری و دروغهای مقامات آمریکایی دربارهی اینکه ایران میخواهد در مسائل گوناگون با آمریکا مذاکره کند، افزودند: مسوولان آمریکا در ماجرای اخیر نیز خوی سلطهطلبی خود را نشان دادند و گفتند: این مذاکره به منزله احضار مسوولان ایرانی است و ما به آنها میگوییم که شما غلط میکنید مسوولان ایران احضار کنید.
حضرت آیتالله خامنهای تصریح کردند: اگر مسوولان ذیربط میتواند دیدگاههای ایران را دربارهی عراق به آمریکاییها حالی کنند و بفهمانند، گفتوگو در این زمینه ایرادی ندارد اما اگر این مساله به معنای بازشدن عرصهای برای آمریکاییهای مکار و ادامهی زورگویی های آنان باشد، گفتوگو با آمریکا در زمینهی اوضاع عراق هم مثل بقیهی موارد ممنوع است.
خدایا تو شاهد باش ما به تکلیف انقلابی خویش عمل کردیم با اینحال که تمام تلاشمان حمایت از نظام جمهوری اسلامی می باشد بخاطر ادای تکلیف و پیروی از امام عزیزمان با این تصمیم سریعا مخالفت خویش را اعلام کردیم ودر آینده نیز گوش به فرمان رهبر معظم انقلاب هستیم و تنها تایید ایشان می تواند از اعتراضات گسترده ما جلوگیری کند چرا که ایشان ولایت فقیه و فرمانده کل قوای کشور است و فرمان ایشان برای ما مطاع است .
به نقل از وبلاگ منم آرش کماندار مردی از نسل عشق
انتخاب چنین زمانی برای طرح شدن این مساله واقعا مشکوک به نظر می رسد ؛ زمانی که تقریبا رسانه ها و دانشگاه ها و به طور کلی قشر پیشرو کشور در حالت تعطیلی و یا نیمه تعطیلی به سر می برند و قدرت تاثیرگذاری چندانی در عرصه تصمیم گیری ها ندارند ...
این نکته پیش از هر اظهارنظری لازم به ذکر است که ما با هیچ شخص یا جناح سیاسی عقد اخوت نبسته ایم و بر سر آرمانهای اصیل انقلاب با هیچ کس شوخی نداریم ...
فرض کنید شخصی مثل جناب حسن روحانی این حرف را زده بود...کشور توسط راست سنتی به آشوب کشیده می شد...ولی حالا که این سیاست توسط کاندیدای این جناح اتخاذ شده ...انگار گرد مرگ بر جناحی های نان به نرخ دین خور! پاشیده اند...
کجا هستند آن کسانی که فقط نام اصولگرایی را باخود به یدک می کشند اما وقتی پای آرمانهای اصیل انقلاب به میان می آید جز سکوت کار دیگری از آنان ساخته نیست؟!
آیا این آقایان دیگر رو دارند به صورت جوانان انقلابی ای که پرچم آمریکا را با عزت به آتش می کشند نگاه کنند، آیا می توانند به صورت فاتحان لانه جاسوسی شیطان بزرگ نگاه کنند یا بر سر مزار فاتحان شهید آن لانه فاتحه بخوانند و یا همچنان دم از آرمانهای انقلابی امام خمینی (ره) و مبارزه با استکبار جهانی بزنند؟
به این سوال حضرت امام که هنوز جملات او در گوش فرزندان انقلابی اش طنین انداز است توجه کنید : "راستى چه شده است استکبار جهانى و در راس آن آمریکا اینقدر طرفدار ملتها شده است و جنگ افروزان و آتش بیاران معرکه ها و جلادان قرن به شرف انسانیت و همزیستى مسالمتآمیز اعتقاد پیدا کرده اند و از عطش سیراب ناشدنى و خصلت خونخوارى خود که طبیعت فرهنگ سرمایه دارى و کمونیسم است، منصرف شده اند و شمشیرها و خنجرها و قداره هاى فرو رفته در قلب و جگر ملتها را به غلاف کشیده اند!
آیا این حقیقت است یا فریب و آیا این همان جلوه هاى دیگر شبیخونها و بى انصافیهایى نیست که روزى سکوت را مصلحت خویش مى دید و امروز صلحطلبى را ؟ آیا براستى از این طریق جهانخواران نمى خواهند از ضربه آخر ما جلوگیرى کنند و براى حفظ منافع خویش سیاست جنگ و صلح جهانى را به تصمیمات و فکرهاى پوسیده و شیطانى خود گره بزنند و عملا جان و مال و مملکت و امنیت ملل عالم را به قبضه قدرت خود درآورند که به طور قطع و یقین، علت و فلسفه سماجت و اصرار جهانخواران در تحمیل صلح بر ملت ایران، نشات گرفته از همین تفکر است".
جناب لاریجانی این موضع را به این دلیل دانسته که آقای حکیم که خانواده اش شهیدان زیادی را تقدیم کرده است، این درخواست را از ایران نموده که با آمریکا مذاکره کند.... آقایان!! پای مذاکره با آمریکا در میان است؛ چه فرقی می کند که واسطه این مذاکره آقای حکیم باشد یا یکی از مقامات رسمی آمریکا!... چرا سر خودمان را کلاه می گذاریم؟!
و آیا ذلت از این بیشتر؟!... ما ادعا می کنیم که درخواست مکرر آمریکا برای مذاکره را نپذیرفته ایم و تنها به خاطر گل روی آقای حکیم حاضر به مذاکره شده ایم!... و آمریکایی ها می گویند، منظور سفیر ما در عراق، مذاکره نبوده، بلکه هشدار به ایران برای دست کشیدن از تروریسم و خودداری از دخالت در ناآرامی های عراق بوده است!...
آنان حتی اجازه ندادند چند ساعت از اظهارات لاریجانی مبنی بر مذاکره با آمریکا بگذرد و اینچنین بر سیره همیشگی خود یعنی شارلاتانیزم پافشاری می نمایند ...
در این میان کلید مساله همان چیزی است که چند سال قبل، رهبر معظم انقلاب با نگاه حکیمانه و تیزبین خود به آن اشاره داشتند و آن این که؛ آمریکا از ایران، فقط «مذاکره» می خواهد و نه «رابطه». به بیان دیگر، مقصود آمریکا از مذاکره با ایران، برخلاف آنچه در عرف مذاکرات در نظر گرفته می شود، حل و فصل مشکلات فیمابین و رسیدن به یک رابطه منطقی و دیپلماتیک نیست، بلکه مقصود آمریکا از مذاکره، اعلام تسلیم پذیری جمهوری اسلامی ایران و حذف این «الگو» از فرهنگ سیاسی، انقلابی و مبارزاتی جهان اسلام است.
بله ... امروز، نهضت های اسلامی در جهان اسلام، با الهام گرفتن از 27 سال ایستادگی و مقاومت ایران اسلامی، به حرکت خود ادامه می دهند و جمهوری اسلامی ایران را عقبه استراتژیک و نمونه موفق و پیشتاز برای جنبش های مقاومت می دانند.
انتفاضه فلسطین از 27 سال مقاومت ایران در مقابل باج خواهی و زورگویی آمریکا ریشه گرفته، حزب الله لبنان، حرکت اسلامی در بحرین، پیروزی اسلامگرایان در ترکیه، الجزیره و... که عرصه را بر آمریکا و متحدانش تنگ کرده اند، همگی با نگاه به الگوی ایران اسلامی شکل گرفته و به حرکت خود ادامه می دهند.
قطعا هدف آمریکا از کشاندن ایران به پای میز مذاکره، ابلاغ این پیام به حرکت های اسلامی در تمامی جهان اسلام است که ایران نیز بعد از 27 سال مقاومت چاره ای جز تسلیم در برابر آمریکا نداشت!
نمی دانم چگونه آقایان به این نتیجه رسیدند که بعد از ۲۷ سال عزت، اکنون باید ذلت را به جان خرید و پای میز مذاکره با آمریکا نشست ؟!! آیا به این زودی آقایان به اصطلاح اصولگرا به این نتیجه رسیدند که مبارزه و ایستادگی دیگر فایده ای ندارد؟!
راستی... آقای احمدی نژاد ...نظر شما چیست ؟
به نقل از وبلاگ خاطرات یک خبرنگار مسلمان
رهبر معظم انقلاب در توصیف مضرات رابطه با آمریکا آنرا مُتضمن آفات زیر معرفی کرد...
آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران طی ماه رمضان سال جاری در اقدامی کم سابقه برای دومین بار در مراسم نماز جمعه تهران شرکت کرد و به ایراد خطبه پرداخت.
تعمد آیت الله خامنه ای برای شرکت در دو نماز جمعه قبل و بعد از مصاحبه رئیس جمهور خاتمی با شبکه خبری CNN مُبین اهمیت این مصاحبه و تاثیرات آن بر افکار عمومی می باشد.
آیت الله خامنه ای در مقام ارزیابی مصاحبه خاتمی ضمن مطلوب توصیف کردن این مصاحبه در بیان مواضع جمهوری اسلامی ایران به تبیین مواضع اصولی نظام در خصوص مناسباتش با دولت آمریکا پرداخت.
آیت الله خامنه ای مانند رئیس جمهور خاتمی با صحه گذاردن بر انفکاک دولت و ملت آمریکا به تکرار مواضع مطرح شده توسط خاتمی در مصاحبه با CNN پرداخت.
تنها تفاوت سخنان رهبر ایران با رئیس جمهور در نوع مخاطب این دو بود که برخلاف خاتمی که مردم آمریکا را مخاطب قرار داده بود، آیت الله خامنه ای با لسانی مأنوس با فرهنگ محاوره انقلاب با مردم ایران سخن گفت و نفس برخورداری رابطه با آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران را مُضر توصیف کرد.
رهبر ایران در توصیف مضرات رابطه با آمریکا آنرا مُتضمن آفات زیر معرفی کرد:
ـ وحدت شکنی داخلی با بحث مذاکره با آمریکا.
ـ قبح شکنی نفس رابطه با آمریکا.
ـ لطمه به وجهه هیبت شکنانه ایران در برخورد با آمریکا.
ـ لطمه به وجهه اسلام خواهی ایران در نهضتهای اسلامگرایانه منطقه.
ـ تنبّه دولتهای وابسته به آمریکا با القای تسلیم ایران در برابر آمریکا.
آیت الله خامنه ی در انتها با پولارایز کردن فضای سیاسی خاورمیانه میان دو قطب اسلام و استکبار ضمن آنکه جبهه جدید «ژئوایدئولوژیک» را در خاورمیانه بعد از اهمیتهای ژئوپولتیک و ژئواکونومیک 50 سال اخیر این منطقه مطرح کرد، تفوّق در این جبهه را بنفع قطب اسلام معرفی نموده و بمذاکره نشستن ایران بعنوان لیدر جهان اسلام با آمریکای استکباری را بعنوان شکست قطب اسلام تعبیر نمود.
نکته حائز اهمیت در بحث های چند هفته اخیر ایران در خصوص مناسبات تهران با واشنگتن نتایج مکتسبه ای است که از فضای مستحدثه عارض از این مباحث بوجود آمد که در دو مؤلفه داخلی و خارجی جلوه پیدا کرد.
تاریخ بهمن 76 منبع سایت ضد انقلاب سخن
ما چه صحبتی با شما بکنیم؟ صحبت با شما کی بکند؟ جواب این زنهایی که بچه هایشان را از دست دادند، پدرهایی که جوانهایشان را از دست دادند،آنهایی که در طول زمان از آمریکا ضربه خوردند، ممالکی که ضربه خوردند این قدر، ما جواب اینها را چه بدهیم؟
ما جواب این مملکت های کثیری را که با امر آمریکا ، با توطئه آمریکا، آنها را به نابودی کشیدند وجداناً جواب آنها را چه بدهیم؟ بنشینیم با کی صحبت کنیم؟ رد کردم این را که نه. ما یک همچو حقی نداریم نه دیگران همچو حقی دارند. ما تابع ملت هستیم، ما خدمتگذار ملت هستیم، ما باید روی مسیر ملت سیر بکنیم.
اینها از چی ما ما را می ترسانند؟ ما برایمان مطرح نیست این امور.... ما شیعه آنها هستیم که بچه های کوچکشان را فدا کردند برای اسلام، ما از چه بترسیم؟ ما نمی ترسیم از اینکه آمریکا توطئه کند، یا فرض کنید تهدید کند ما را. ما از تهدید او نمی ترسیم، ملت ما هم نمی ترسد آن کسی می ترسد که این دنیا را دار قرار می داند آنها که این {دنیا} را دار قرار نمی دانند.... نمی ترسند
تفنگدارهای آنها، نظامی های آنها از چه چیز ما را می ترسانند، بفرستند هر کاری می خواهند بکنند.
ما با کی ملاقات بکنیم؟ با چه جمعیتی ملاقات کنیم، با آنها که اسم خودشان را بشر دوست گذاشتند لکن دوایی اگر چنانچه ببینند که بخواهند تجربه کنند که آیا ضرر دارد یا نه اینها به دنیای سوم می فرستند. با اینها می توانیم بنشینیم صحبت کنیم؟
تاریخ: 17/8/58
در دیدار با کارکنان شهرداری اهواز