سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 8095 | بازدیدهای امروز: 2
راه امام
مهم ترین و درد آورترین مساله ای که ملت های اسلامی و غیر اسلامی کشورهای تحت سلطه با آن مواجه است، موضوع آمریکاست...آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است... ملت های مسلمان باید بدانند که ایران کشوری است که رسما با آمریکا می جنگد و شهدای ما ، این جوانان و دلاوران ارتش و سپاه از ایران و اسلام عزیز در مقابل آمریکا دفاع می کنند.
صحیفه نور. ج 13، ص 84
جستجو
لوگوی وبلاگ

لینک ها و اخبار

سایت ابرهه
عدالت خانه
خاطرات یک خبرنگار مسلمان
روزنامه کیهان
منم آرش کماندار مردی از نسل عشق
تخریبچی دوران
به رنگ انتظار
قربانیان تغافل
چلوکباب
اشتراک
 
مطالب قبلی
بهار 1385
تازه داشتیم طعم شیرین مواضع انقلابی در عرصه سیاست خارجی را احساس می کردیم که حضرت آقای لاریجانی سخن از مذاکره با آمریکا به میان آورد ؛ اول فکرش را هم نمی کردم که این خبر درست باشد اما وقتی دقیقا متن مصاحبه ایشان با خبرنگاران در مجلس را خواندم، تازه فهمیدم که خبر درست بوده ...  امروز هم با خواندن روزنامه و به تبع آن اطلاع از سخنان جناب متکی در نماز جمعه و برخی مسئولان دیگر کشورمان به عمق فاجعه پی بردم ...

انتخاب چنین زمانی برای طرح شدن این مساله واقعا مشکوک به نظر می رسد ؛ زمانی که تقریبا رسانه ها و دانشگاه ها و به طور کلی قشر پیشرو کشور در حالت تعطیلی و یا نیمه تعطیلی به سر می برند و قدرت تاثیرگذاری چندانی در عرصه تصمیم گیری ها ندارند ...

آتش زدن پرچم شیطان بزرگ آمریکا توسط جوانان غیور ایران اسلامی

این نکته پیش از هر اظهارنظری لازم به ذکر است که ما با هیچ شخص یا جناح سیاسی عقد اخوت نبسته ایم و بر سر آرمانهای اصیل انقلاب با هیچ کس شوخی نداریم ...

فرض کنید شخصی مثل جناب حسن روحانی این حرف را زده بود...کشور توسط راست سنتی به آشوب کشیده می شد...ولی حالا که این سیاست توسط کاندیدای این جناح اتخاذ شده ...انگار گرد مرگ بر جناحی های نان به نرخ دین خور! پاشیده اند...

کجا هستند آن کسانی که فقط نام اصولگرایی را باخود به یدک می کشند اما وقتی پای آرمانهای اصیل انقلاب به میان می آید جز سکوت کار دیگری از آنان ساخته نیست؟!

آیا این آقایان دیگر رو دارند به صورت جوانان انقلابی ای که پرچم آمریکا را با عزت به آتش می کشند نگاه کنند، آیا می توانند به صورت فاتحان لانه جاسوسی شیطان بزرگ نگاه کنند یا بر سر مزار فاتحان شهید آن لانه فاتحه بخوانند و یا همچنان دم از آرمانهای انقلابی امام خمینی (ره) و مبارزه با استکبار جهانی بزنند؟

به این سوال حضرت امام که هنوز جملات او در گوش فرزندان انقلابی اش طنین انداز است توجه کنید : "راستى چه شده است استکبار جهانى و در راس آن آمریکا اینقدر طرفدار ملتها شده است و جنگ افروزان و آتش بیاران معرکه ها و جلادان قرن به شرف انسانیت و همزیستى مسالمتآمیز اعتقاد پیدا کرده اند و از عطش سیراب ناشدنى و خصلت خونخوارى خود که طبیعت فرهنگ سرمایه دارى و کمونیسم است، منصرف شده اند و شمشیرها و خنجرها و قداره هاى فرو رفته در قلب و جگر ملتها را به غلاف کشیده اند!

امام خمینی(ره)

آیا این حقیقت است یا فریب و آیا این همان جلوه هاى دیگر شبیخونها و بى انصافیهایى نیست که روزى سکوت را مصلحت خویش مى دید و امروز صلحطلبى را ؟ آیا براستى از این طریق جهانخواران نمى خواهند از ضربه آخر ما جلوگیرى کنند و براى حفظ منافع خویش سیاست جنگ و صلح جهانى را به تصمیمات و فکرهاى پوسیده و شیطانى خود گره بزنند و عملا جان و مال و مملکت و امنیت ملل عالم را به قبضه قدرت خود درآورند که به طور قطع و یقین، علت و فلسفه سماجت و اصرار جهانخواران در تحمیل صلح بر ملت ایران، نشات گرفته از همین تفکر است".

جناب لاریجانی این موضع را به این دلیل دانسته که آقای حکیم که خانواده اش شهیدان زیادی را تقدیم کرده است، این درخواست را از ایران نموده که با آمریکا مذاکره کند.... آقایان!! پای مذاکره با آمریکا در میان است؛ چه فرقی می کند که واسطه این مذاکره آقای حکیم باشد یا یکی از مقامات رسمی آمریکا!... چرا سر خودمان را کلاه می گذاریم؟!

و آیا ذلت از این بیشتر؟!... ما ادعا می کنیم که درخواست مکرر آمریکا برای مذاکره را نپذیرفته ایم و تنها به خاطر گل روی آقای حکیم حاضر به مذاکره شده ایم!... و آمریکایی ها می گویند، منظور سفیر ما در عراق، مذاکره نبوده، بلکه هشدار به ایران برای دست کشیدن از تروریسم و خودداری از دخالت در ناآرامی های عراق بوده است!...

آنان حتی اجازه ندادند چند ساعت از اظهارات لاریجانی مبنی بر مذاکره با آمریکا بگذرد و اینچنین بر سیره همیشگی خود یعنی شارلاتانیزم پافشاری می نمایند ... 

در این میان کلید مساله همان چیزی است که چند سال قبل، رهبر معظم انقلاب با نگاه حکیمانه و تیزبین خود به آن اشاره داشتند و آن این که؛ آمریکا از ایران، فقط «مذاکره» می خواهد و نه «رابطه». به بیان دیگر، مقصود آمریکا از مذاکره با ایران، برخلاف آنچه در عرف مذاکرات در نظر گرفته می شود، حل و فصل مشکلات فیمابین و رسیدن به یک رابطه منطقی و دیپلماتیک نیست، بلکه مقصود آمریکا از مذاکره، اعلام تسلیم پذیری جمهوری اسلامی ایران و حذف این «الگو» از فرهنگ سیاسی، انقلابی و مبارزاتی جهان اسلام است.

بله ... امروز، نهضت های اسلامی در جهان اسلام، با الهام گرفتن از 27 سال ایستادگی و مقاومت ایران اسلامی، به حرکت خود ادامه می دهند و جمهوری اسلامی ایران را عقبه استراتژیک و نمونه موفق و پیشتاز برای جنبش های مقاومت می دانند.

 انتفاضه فلسطین از 27 سال مقاومت ایران در مقابل باج خواهی و زورگویی آمریکا ریشه گرفته، حزب الله لبنان، حرکت اسلامی در بحرین، پیروزی اسلامگرایان در ترکیه، الجزیره و... که عرصه را بر آمریکا و متحدانش تنگ کرده اند، همگی با نگاه به الگوی ایران اسلامی شکل گرفته و به حرکت خود ادامه می دهند.

قطعا هدف آمریکا از کشاندن ایران به پای میز مذاکره، ابلاغ این پیام به حرکت های اسلامی در تمامی جهان اسلام است که ایران نیز بعد از 27 سال مقاومت چاره ای جز تسلیم در برابر آمریکا نداشت!

نمی دانم چگونه آقایان به این نتیجه رسیدند که بعد از ۲۷ سال عزت، اکنون باید ذلت را به جان خرید و پای میز مذاکره با آمریکا نشست ؟!! آیا به این زودی آقایان به اصطلاح اصولگرا به این نتیجه رسیدند که مبارزه و ایستادگی دیگر فایده ای ندارد؟!

راستی... آقای احمدی نژاد ...نظر شما چیست ؟

به نقل از وبلاگ خاطرات یک خبرنگار مسلمان




نویسنده: مستضعف(سه شنبه 85/1/1 :: ساعت 10:58 صبح)
لینک های مرتبط:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن